loading...

کیوان نادری

بازدید : 271
پنجشنبه 23 ارديبهشت 1400 زمان : 21:08

دانستن اینکه در ارتباط با فرد افسرده است چه بگوییم یا نگوییم همیشه آسان نیست. بسیاری از افراد هنگامی که کنار این افراد قرار می گیرند نگران و ناراحت می شوند و نمی توانند به خوبی با آن ها ارتباط برقرار کنند. در این مقاله در مورد ارتباط با فرد افسرده نکات مهمی را ارائه می دهیم.

چه چیزی باید به فرد افسرده بگوییم؟

اولین نکته ای که باید رعایت کنید این است که فرد افسرده را تنها نگذارید. بسیاری از افراد نمی دانند که باید به فرد افسرده چه بگویند به همین دلیل از او فاصله می گیرند. در حالی که این امر غلط می باشد، بسیاری از افراد افسرده احساس تنهایی عمیقی دارند و دنبال کسی می گردند که به درستی با آن ها ارتباط برقرار کند.

خودتان را سرزنش نکنید به آن ها بگویید که کنار آن ها هستید، تحقیقات در این زمینه نشان داده است که افراد افسرده تمایل دارند دیگران را به عقب پس بزنند ولی شما باید به آن ها نشان دهید که در کنار آن ها خواهید ماند. البته دقت داشته باشید که فضای کافی و لازم را به آن ها بدهید. در گفت و گو با فرد افسرده به موارد زیر دقت کنید:

1.به آن ها بگویید که ترک شان نمی کنید.

به آن ها بگویید که کنارشان هستید و با عمل خود نیز این امر را نشان دهید. به خاطر داشته باشید که این امر به فرد افسرده کمک می کند تا به درمان علاقه بیش تری داشته و امیدوار تر شود.

به آن ها نشان دهید که از آن ها محافظت و مراقبت می کنید، آن ها را در آغوش بکشید، نوازش شان کنید و اجازه دهید احساسات خود را بروز دهند. به آن ها نشان دهید که برای شما مهم و با ارزش هستند.

2.به آن ها نشان دهید که احساسات آن ها را درک می کنید.

به هیچ عنوان احساسات آن ها را غیرواقعی نخوانید و به خاطر داشته باشید که برای آن ها بسیار سخت می باشد که احساسات خود را به شما بگویند بنابراین با آن ها همدلی کنید. برای این کار لازم نیست که مثال هایی از بلاهایی که سر خودتان آمده است بزنید تنها به آن ها بگویید که احساسات آن ها قابل درک می باشد و به آن ها کمک کنید تا به شما تکیه کنند.

بایدها و نبایدهای ارتباط با فرد افسرده

3. از آن ها بپرسید که چگونه می توانید به آن ها کمک کنید.

افسردگی مشکلات زیادی برای جسم و روح انسان ایجاد می کند، بنابراین فردی که درگیر افسرده است به کمک نیاز دارد بنابراین از او بخواهید که راهی برای این کار پیش پای شما بگذارد. ممکن است دوست شما کمک شما را پس بزند یا بگوید که نیاز به کمک ندارد، شاید دوست شما به حدی پریشان باشد که نتواند راهی برای کمک به شما ارائه دهد، در این شرایط می توانید سوالات زیر را از او بپرسید و به وسیله این سوالات راهی برای کمک به دوستتان پیدا کنید:

  1. آیا در انجام کارها یا مسئولیت ها نیاز به کمک دارد؟
  2. آیا دوست دارد که برای مدتی پیش او بمانید و او را تنها نگذارید؟
  3. آیا دوست دارد که از روانشناس و درمانگر کمک بگیرد؟

می توانید سوال خود را کمی خصوصی تر کنید به طور مثال به جای اینکه بگویید« به کمک احتیاج ندارید؟» بگویید« دوست داری شنبه با یکدیگر وقت بگذرانیم و صحبت کنیم؟» گاهی کمکی که دوستتان نیاز دارد ممکن است از نظر دوستتان مقبول نباشد.

4.از آن ها بخواهید که از مشاور کمک بگیرند.

بسیاری از افراد افسرده تصور می کنند که کسی نمی تواند به آن ها کمک کند و به همین دلیل به مشاور مراجعه نمی کنند، این بینش درست نمی باشد. برخی از افراد نیز از دارو درمانی هراس داشته یا تصور می کنند که ممکن است به مصرف این قرص ها اعتیاد پیدا کنند.

حتما دوستتان را تشویق کنید و از آن ها بخواهید تا از مشاور کمک بگیرند، حتی اگر در برابر این امر مقاومت کردند خودتان به روانشناس مراجعه کنید و وضعیت دوستتان را برای او بگویید تا به شما کمک کند به دوست خود کمک کنید.

به دوست خود اطمینان دهید که افسردگی قابل درمان بوده و افراد بسیاری درگیر آن می باشند.

5. از آن ها بپرسید که آیا دوست دارند با شما صحبت کنند.

بسیاری از افرادی که افسرده هستند دوست دارند که با کسی در مورد این موضوع صحبت کنند یا مشکلات خود را با کسی در میان بگذارند.

بهترین شخص برای این کار درمانگر می باشد اما بسیاری از افراد احساس می کنند که درمانگر کمکی به آن ها نمی کند برای همین به اطرافیان خود روی می آورند.

سعی کنید از آن ها بپرسید که آیا دوست دارند با شما صحبت کنند و به درستی و با دقت به صحبت های آن ها گوش دهید.

سعی کنید هنگام گوش دادن به صحبت های آن ها میان حرفشان نپرید یا آن ها را نصیحت نکنید تنها با تمام وجود به حرف آن ها گوش داده و به آن ها نشان دهید که برای شما مهم هستند.

6. به آن ها اطمینان دهید که نقص و ضعفی ندارند.

کسانی که با افسردگی دست و پنجه نرم می کنند اغلب احساس نقص و ضعف دارند که این امر طبیعی می باشد زیرا افسردگی یک اختلال فلج کننده محسوب می شود که زندگی فرد را مختل می کند.

به آن ها نشان دهید که نقصی ندارند و می توانند بر بیماری خود غلبه کنند. به دوست خود اطمینان دهید که افسردگی تنها ناشی از عدم تعادل بیوشیمی در مغز می باشد و این امر به معنای ضعف آن ها نیست.

7. به آن ها امید دهید.

هرکسی در زندگی چیزی دارد که به آن دل خوش می کند، این چیز می تواند عشق، خانواده، دوست، اطرافیان، آینده خوب یا هر چیزی باشد. این امید را دوباره در زندگی دوستتان پررنگ کنید.

برای این کار می توانید خاطرات گذشته را مرور کنید، فیلم ها و عکس های گذشته را نگاه کنید و به این وسیله حسی که در آن زمان داشتند را برای آن ها زنده کنید و به آن ها یادآوری کنید که می توانند دوباره انرژی خود را به دست آورند.

اگر دوست یا همسر شما کسی را از دست داده است بهتر است این کار را انجام نداده یا در انجام آن دقت کنید تا با دیدن عکس های مربوط به آن شخص بیش تر ناراحت و نگران نشود.

منبع : بایدها و نبایدهای ارتباط با فرد افسرده

بازدید : 321
شنبه 28 فروردين 1400 زمان : 19:11

آیا در مورد روش های درمان ترس از تاریکی کودکان اطلاعاتی دارید؟ ترس از تاریکی در کودکان یکی از رایج ترین انواع فوبیا در میان کودکان می باشد که به میزان کم در دوره ای از رشد به وجود می آید و گذرا است. البته گاهی اوقات این ترس بیش از حد شده است و دردسر های بسیاری برای خانواده ایجاد می کند.

در واقع این ترس باعث می شود تا اختلالات اضطرابی و استرس در کودکان به وجود آید و موجب ابتلای کودکان به فوبیای دیگری می شود، والدین باید روش هایی که به درمان به این ترس کمک می کند را یاد بگیرند تا به کودکشان کمک کنند با این مسئله به راحتی کنار بیاید. خانواده ها به هیچ عنوان نباید این موضوع را بی اهمیت و پیش پا افتاده تلقی کنند.

برای این که در این زمینه اطلاعاتی کسب کنید به مطالعه مقاله بپردازید، والدین هم چنین می توانند برای درمان این مشکل به مشاوره کودک مراجعه کنند تا مشاور در درمان به آن ها کمک کند، راهکار های آن ها تاثیرات بسیاری در درمان ترس از تاریکی کودکان دارد.

ترس از تاریکی در کودکان

برخی از کودکان در دوره ای از رشدشان از تنها ماندن در تاریکی می ترسند و هنگام خواب در محیط های تاریک دچار ترس و اضطراب می شوند و معمولا مقاومت بسیاری برای ماندن در این موقعیت از خودشان نشان می دهند.

در صورتی که ترس از تاریکی بسیار زیاد باشد به آن فوبیای تاریکی می گویند که معمولا در محدوده سنی 2 تا 6 سالگی به وجود می آِید و بعد از آن سن به تدریج کم شده و از بین می رود.

پیشنهاد مشاور: علت ترس از تاریکی یا ترس از شب

درمان ترس از تاریکی در کودکان، شناسایی دلایل ترس

ترس از تاریکی در کودکان به دلایل مختلفی روی می دهد که بهتر است این دلایل شناسایی شود تا بتوان با رفع آن در جهت بهبود ترس از تاریکی فرزندان اقدامات لازم را انجام داد، برخی از این دلایل ترس از تاریکی عبارت اند از :

  • نوع تفکر کودک
  • جو هیجانی خانواده
  • نحوه رفتار و تعامل والدین با فرزندان

ترس از تاریکی به دلیل تخیل بالا در کودکان

ذهن کودکان به خصوص در سنین دبستان از تخیل بالایی برخوردار است، زیرا ذهن آن ها دارای چارچوب منطقی و عینی نیست و به طور کامل شکل نگرفته است، در این سن کودکان تصوراتی برای خود به وجود می آورند که لزوما واقع بینانه نمی باشد مثلا تصوراتی از وجود هیولا و غول دارند که بیشتر به خاطر دیدن فیلم ها، کارتون ها و شنیدن داستان ها می باشد که بر روی ذهن کودک تاثیر می گذارد و باعث به وجود آمدن این تصورات می شود.

آن ها در شب فرصت بیشتری برای فکر کردن به این تصورات دارند و به همین دلیل احتمال دارد شب و تاریکی ترس بسیاری برای آن ها به وجود آورد و این ترس ها باعث می شود تا در طول شبانه و به صورت مکرر کابوس هایی را ببینند.

ارتباط تنش در خانواده و ترس از تاریکی کودکان

کودکان ظرفیت کمتری در برابر فشار و استرس دارند و اگر دچار استرس زیاد شوند به بیماری های جسمانی آسیب پذیری گرفتار خواهند شد و هم چنین احتمالا بروز اختلالات روحی به خصوص اختلالات اضطرابی برای آن ها افزایش می یابد، به همین دلیل وجود تنش هایی در خانواده مانند دعوای والدین یا بدرفتاری با کودک زمینه ساز شکل گیری ترس های افراطی شود که ترس از تاریکی نمونه شایع از آن ها می باشد.

کاهش و درمان ترس از تاریکی کودکان

وابستگی زیاد به والدین

کودکانی که در سنین پایین وابستگی زیادی به والدین خود دارند جدایی از والدین ممکن است برای آن ها تغیر بزرگی به شمار بیاید، کودکی که بیش از حد تحت مراقبت و حمایت پدر و مادر قرار دارند در تنهایی احساس استرس، اضطراب و درماندگی می کند، والدین می توانند با در نظر گرفتن روش های مناسب و ایجاد دلبستگی ایمن میزان وابستگی کودکشان را کم کنند.

راهکارهایی برای درمان ترس از تاریکی کودکان

در این مقاله چند راهکار که والدین می توانند به وسیله آن والدین می توانند فوبیای تاریکی کودکشان را درمان کنند را بیان می کنیم.

صحبت کردن در مورد ترس از تاریکی کودکان

والدین باید در مورد ترس کودکشان با او صحبت کنند و از او بخواهند تا برای آن ها تعریف کند چه چیز هایی او را می ترساند و دقیقا در ذهنش از چه چیزی می ترسد، صحبت در مورد ترس و اضطراب با کودک تا حد زیادی او را آرام می کند و باعث می شود تا علت ترس خود را بشناسد و برای درمان آن مشکل اقداماتی انجام گیرد.

اگر کودک دلیل ترس خود را بیان نمی کند بهتر است از مشاوره کودک یا بازی درمانی استفاده شود. والدین به هیچ عنوان نباید کودک خود را تحت فشار قرار دهند.

همدلی با احساس ترس از تاریکی کودکان

والدین بهتر است که احساس ترس کودک شان را درک کنند و آن را بپذیرند، و هم چنین در مورد احساس کودک با او صحبت کنند و به او نشان دهند که حس او را به خوبی درک می کنند و در کنارش هستند.

والدین نباید کودک را سرزنش کنند و یا احساسات او را بی ارزش تلقی کنند و از گفتن جملاتی مثل "ترس نداره"" بزرگ شدی نباید بترسی " باید خودداری کنند زیرا این جملات نه تنها تاثیر مثبتی ندارد بلکه کودک در مدیریت استرس و احساسش دچار مشکلات بیشتری می کند.

اگر کودک را درک کنید راحت تر با شما ارتباط برقرار می کند، می توانید از او بپرسید که چه چیزی ترس او را کاهش می دهد.

رهایی از ترس از تاریکی با اطمینان دادن به کودکان

والد می تواند مدتی در کنار کودک باشد و او را آرام کند و به او این اطمینان را بدهد که هر وقت به مادرش نیاز داشته باشد او در کنارش است و از او حمایت می کند، هم چنین پدر و مادر می توانند چراغ را برای مدتی روشن کرده و جاهای مختلف اتاق را به فرزندشان نشان دهند و به او این اطمینان را بدهند که هیچ دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد و علاوه بر این به کودک توضیح دهند که نور تاثیری بر حضور اشیا نمی گذارد.

ترس از تاریکی کودکان و استفاده از یک وسیله ایمنی بخش

برای درمان ترس از تاریکی می توان از یک وسیله کمک گرفت و کودک را توسط آن آرام کرد به عنوان مثال وسایلی که برای کودک آرام بخش است و او به آن ها علاقه خاصی دارد مانند پتو خاص، عروسک خاص، غیره می تواند استفاده کند و در موقع خوابیدن با آن ها آرام شود و احساس ایمنی بیشتری داشته باشد.

ممکن است کودک بخواهد پیش شما بخوابد ولی شما نباید اجازه دهید که قوانین خانه شکسته شود و کودک باید در جای خود بخوابد. اما می توانید کمی در اتاق او بمانید تا احساس آرامش بیش تری پیدا کند.

مقابله به اجتناب کودک از تاریکی

معمولا هر گونه ترسی که به وجود می آید، فرد سعی می کند تا از موقعیت ترسناک دوری کند این دوری کردن در همان لحظه اضطراب را کم می کند، اما در طولانی مدت باعث می شود تا ترس تقویت شود به همین دلیل باید به کودک کمک شود تا به تدریج با ترسش مقابله کند.

والدین بعد از آرام کردن کودک و اطمینان دادن به او، از کودک بخواهد تا در اتاقش بماند تا به تدریج ترسش کم شود، کودک احتمال دارد هر شب از اتاقش بیرون بیاید و تمایل داشته باشد در کنار مادرش بخواهد و پافشاری می کند که در اتاقش نماند، اگر والدین به او اجازه بدهند که پیش آن ها بخوابد ترس کودک بیشتر خواهد شد و ادامه پیدا می کند.

بنابراین باید بعد از آرام کردن و اطمینان دادن به او از کودک بخواهید که در اتاقش باشد و با موقعیت رو به رو شود این کار باید با مهربانی و آرامش و ملایمت انجام شود تا به کودک آسیبی وارد نشود.

ترس از تاریکی کودکان، مشاوره با متخصص

ترس از تاریکی کودک تا حد طبیعی می باشد و در سن خاصی اتفاق می افتد و گذرا است و با راهکارهای ساده به خوبی می توان با این ترس مقابله کرد اما گاهی اوقات ترس از تاریکی بیش از اندازه است و برای کودک و خانواده مشکلاتی را به وجود می آورد در این زمان بهتر است با متخصص در این زمینه مثل روانشناس بالینی مشورت کرده تا او اقدامات لازم برای درمان حرفه ای را انجام دهد.

نقش فیلم ترسناک در ترس از تاریکی

تحقیقاتی که در زمینه ترس از تاریکی و ترس از خواب انجام شده است نشان داده است که ترس از تاریکی ارتباط مستقیمی با مشاهده فیلم های ترسناک یا شنیدن داستان های ترسناک دارد.

بسیاری از خواهر ها یا برادرهای بزرگ تر ممکن است به صورت غیرمستقیم باعث ایجاد این ترس در کودک شوند. بنابراین به والدین توصیه می شود تا به این مورد توجه زیادی داشته باشد و سعی کند که محیط امن و سالمی را در خانه ایجاد کند.

حتی یک خبر که به نظر بزرگسالان وحشتناک نیست نیز می تواند بر سلامت روحی کودکان تاثیر بگذارد.

منبع : راهکارهای درمان ترس از تاریکی در کودکان

بازدید : 411
دوشنبه 23 فروردين 1400 زمان : 22:08

تست روانشناسی صداقت و آزمون دروغ های مصلحت آمیز به شما کمک می کند تا خود و همسرتان را مورد ارزیابی قرار دهید. سپس پاسخ تشریحی برای شما ذکر شده است تا با انواع دروغ آشنا شوید.

پرسشنامه دروغگویی

باید قبول کنیم که تمام افراد کم و بیش دروغ می گویند، بیش تر دروغ ها در قرار اولین برای این است که افراد خود را بهتر از چیزی که هستند نشان دهند. بیش تر دروغ ها مصلحت آمیز هستند و گفته می شوند تا باعث جلوگیری از دعوا و درگیری شوند.

در اغلب موارد انسان ها ترجیح می دهند یک روایت تحریف شده شیرین را به جای یک دروغ تلخ بپذیرند.

با خودتان صادق باشید، آخرین باری که دروغ گفتید کی بوده؟ شاید عملا دروغی را بیان نکرده باشید اما اجازه داده باشید که دیگری در باور اشتباه خود باقی بماند و شاید تنها کمی حقیقت را تغییر داده باشید. شخصیت شما چیست؟

پیشنهاد مشاور: مقابله با دروغگویی همسر

آیا تاکنون خود را متقاعد کرده اید که دروغ کوچک ضرری ندارید؟آیا اعتقاد دارید که همیشه و در هر شرایطی باید حقیقت را بیان کرد؟

تست روانشناسی صداقت + آزمون دروغ های مصلحت آمیز

اگر دوست دارید پاسخ سوالات بالا را بدانید آزمونی که در ادامه طرح می شود را انجام دهید و به سوالاتی که پرسیده شده است پاسخ دهید:

آیا تا کنون در موقعیت های زیر قرار گرفته اید، اگر پاسخ شما مثبت است یک علامت کنار آن ها زده و در انتها آن ها را جمع کنید:

  • اگر مجبور بودید یا نفعی برایتان داشت به دروغ لبخند می زدید و اظهار شادی می کردید حتی اگر از درون ناراحت و عصبی باشید.
  • موهای جلوی سرتان را بلند می کنید و هنگام شانه زدن با آن قسمت جلو و کم موی سرتان را می پوشانید.
  • گاهی به دروغ و به بهانه سردرد و میگرن از جلسات و ملاقات ها فرار می کنید.
  • هر وقت دیر به جایی می رسید به دروغ بهانه ای جور می کنید.
  • هنگامی که با همسر خود در حال دعوا هستید کمی حقایق را تغییر می دهید تا برنده دعوا باشید.
  • بارها پیش آمده است که به دیگران گفته اید حالتان خوب است درحالی که خوب نیستید.
  • نمره کمی در مدرسه گرفته اید و معلم از شما خواسته است که والدینتان زیر آن را امضا کنند اما شما امضای آن ها را جعل می کنید و اصلا به آن ها اطلاع نمی دهید.
  • در کودکی برای مادرتان شعری در وصف خوبی های او آماده کرده بودید اما در درون احساس می کردید او زنی بداخلاق و بی رحم است.
  • گاهی دوست دارید تا قد کوتاه خود را بلند جلوه دهید.
  • اگر کسی سن شما را بپرسد با مهارت از پاسخ دادن طفره می روید و یا سن حقیقی خود را بیان نمی کنید.
  • در مصاحبه های شغلی در مورد توانایی های خود غلو می کنید تا خودتان را بهتر از چیزی که هستید نشان دهید.
  • هنگامی که نزدیکان یا دوستانتان در مورد همسرتان می پرسند از خوبی های او می گویید ولی در حقیقت همسر خود را قبول ندارید و حتی ممکن است از او متنفر باشید ولی ترجیح می دهید ظاهر سازی کنید.
  • همیشه موهای خود را رنگ می کنید تا تارهای سفید خود را پنهان کنید و خود را جوان تر نشان دهید.
  • هنگام فروش ماشین "فراموش می کنید" به خریدار بگویید که موتور ماشین مشکل دارد.
  • اگر کسی به شما هدیه بدی بدهد به ظاهر از او تشکر می کنید و سعی می کنید خود را هیجان زده نشان دهید.
  • هنگامی که خانه دیگران می روید حتی اگر از دست پخت آن ها لذت نبرید به دروغ می گویید که بسیار خوشمزه بوده.
  • هنگامی که در اینترنت با دیگران صحبت می کنید در مورد مشخصات خود دروغ می گویید.
  • وقتی دوستان یا نزدیکانتان لباس جدیدی می خرد حتی اگر از آن خوشتان نیاید به دروغ از آن تعریف می کنید.
  • در گذشته به کودکان گفته اید که ننه سرما واقعی است.
  • همیشه ارایش می کنید و از ناخن و مژه مصنوعی استفاده می کنید و ترجیح می دهید با چهره طبیعی خودتان دیده نشوید.
  • هنگامی که خانه خود را می فروشید فراموش می کنید به خریدار در مورد همسایه های بد و صدای اتوبات توضیح دهید.

منبع : تست روانشناسی صداقت + آزمون دروغ های مصلحت آمیز

بازدید : 362
جمعه 20 فروردين 1400 زمان : 11:01

آیا اگر همسرتان خواست شما را ترک کند باید بجنگید و مقاومت کنید؟در چنین شرایطی چه باید کرد؟ در مورد تصورات غلط پیش از ازدواج بیشتر بدانید.

اصرار بر ادامه رابطه

مدت ها پیش مراجعی داشتم که در جلسه اول مدام گریه می کرد و می گفت که همسرش می خواهد از او جدا شود و با فرد دیگری ازدواج کند. او به شدت احساس ضعف می کرد و نمی دانست که پس از 20 سال زندگی مشترک باید چکار کند و چگونه از همسرش جدا شود. در طول جلسات او بیان می کرد که نمی تواند بخوابد و به سختی غذا می خورد.

سعی کردم او را آرام کنم و با او حرف بزنم ولی او به حرف من گوش نداد و همسرش را تهدید به خودکشی و حتی آسیب زدن به او کرد.

شاید او احساس می کرد که با این کارها دارد برای زندگی مشترک خود و نگه داشتن همسرش می جنگد ولی در حقیقت خود را در چشم همسرش پایین تر می آورد و هر لحظه همسرش برای طلاق مصمم تر می شد، او سرانجام مجبور شد که از همسرش جدا شود و خوشبختی او را کنار زن دیگری شاهد باشد.

تصورات غلط پیش از ازدواج

برعکس مراجعی داشتم که وقتی همسرش به او گفت می خواهد ترکش کند با وجود ضربه بزرگی که به او وارد شده بود تنها گفت که دلش برای او تنگ می شود. این جمله صادقانه و از ته قلب بود و باعث شد همسرش متوجه شود که دارد اشتباه می کند و با کمک مشاوره توانستند دوباره زندگی خود را بهبود ببخشند.

زوج های زیادی را می شناسم که یکی از آن ها هنگام جدایی مقاومت ورزیده. حتی مراجعی داشتم که برای جدا نشدن از همسرش دست به اعتصاب غذا زده بود، کار او به بیمارستان کشیده شد ولی همسرش حتی برای ملاقات او هم نیامد.

شاید در بعضی شرایط این تهدید ها باعث شود افراد مدت کوتاهی در کنار هم بمانند ولی زندگی آن ها پر از تنش، ناراحتی و عذاب می شود زیرا فقط به دلیل ترس و تهدید ادامه پیدا کرده است.

پایان دادن به ازدواج

پایان دادن به ازدواج بسیار سخت و حساس است برای همین بیش تر مردم از آن می ترسند. اما آیا طلاق نگرفتن به دلیل احساس ترحم و دلسوزی برای دیگری می تواند یک زندگی موفق و سالم را شکل دهد؟

در اینگونه جدایی ها انکار هم نقش زیادی دارد معمولا یکی از زوجین تمام حرف های همسرش را انکار می کند و بیان می دارد که او واقعا همچین قصدی ندارد.

یک بار یکی از مراجعینم به نام شیما گفت که همسرش، نیما، چندین سال پیش می خواسته از او طلاق بگیرد ولی او با تهدید و خودکشی مانع او شده او می گفت که درست است که زندگی مشترک خود را به دست آورده ولی در طی این همه سال فقط جنگ و دعوا را تجربه کرده است او می گفت که همسرش یک روز به او گفته است که ترجیح می دهد شیما بمیرد و حتی دوست دارد او را بکشد تا از این زندگی نجات پیدا کند.

بسیاری از مردم فکر می کنند صبر کردن می تواند دوباره عشق را به آن ها بدهد ولی این بینش کاملا غلط است.

اگر در آرامش تصمیم به جدایی گرفته شود، مشاور طلاق می تواند به زوجین کمک کند و اگر راهی برای بازگشت به زندگی مشترک وجود داشته باشد، به آن ها کمک می کند تا آن را پیدا کنند.

ولی تهدید، گریه، آزار و کارهای دیگر فقط باعث تشنج بیش تر می شود و هیچ تاثیری در تداوم زندگی مشترک ندارد.

منبع : آیا اگر همسرتان خواست شما را ترک کند باید بجنگید و مقاومت کنید؟

بازدید : 445
سه شنبه 17 فروردين 1400 زمان : 13:04

افراد باید در تمامی کارها برای خود اهدافی را مشخص کنند تا بازدهی کل سیستم را افزایش دهند، این موضوع بیشتر در زمینه اجتماعی قابل مشاهده است. هدف درست ازدواج کمک می کند تا زندگی شیرینی را تجربه کنید و امکان موفقیت در ازدواج شما افزایش می یابد. آموزش روش هدف گذاری در ازدواج و زندگی به صورت کامل شرح داده شده است.

افراد و ارگان ها برای اینکه به نتیجه برسند هدف گذاری می کنند پس هدف گذاری در زمینه فردی و برای پیشرفت دارای اهمیت بالایی است.

افراد برای اینکه زندگی خود را تغییر دهند تا پیشرفت کنند می توانند اهدافی را مشخص کنند.

اگر افراد اهداف خود را مشخص کنند برای رسیدن به آن تلاش می کنند. تحقیقات در این مورد نشان داده است که وقتی ذهن انسان تمام توجه و تمرکز خود را روی یک موضوع بگذارد نتیجه بهتری خواهد دید.

چرا ازدواج می‌کنیم!

همه انسان ها برای این که زندگی شاد و با هدف تری داشته باشند ازدواج می کنند، البته ازدواج یک ضرورت نیست و نمی توان گفت هرکسی که ازدواج کرده خوشبخت شده است. ولی ازدواج درست می تواند پیشرفت را برای زوجین آسان تر کند.

اما این نیاز از همان آغاز خلقت در وجود انسان نهفته است و خداوند به انسان ها کمک می کند تا به پیشرفت و سعادت برسند.

هدف گذاری برای ازدواج

ازدواج علاوه بر فواید و ضررهایی که دارد باید هدفمند باشد و همه افراد باید بدانند که برای چه ازدواج می کنند و چگونه باید اولویت های زندگی را دسته بندی و برنامه ریزی کنند تا به سعادت و خوشبختی برسند

ازدواج می تواند شامل جنبه‌های مختلف جسمی، مالی و اجتماعی باشد پس باید برای رسیدن به اهدافتان تلاش کنید، در این زمینه می توانید از کمک‌های همسرتان استفاده کنید مثلاً با او مشورت کنید.

1-هدف درست ازدواج

زوجین می توانند با کمک و همکاری یکدیگر اهداف رادسته بندی کنند و رابطه خود را مستحکم سازند و مهارت های بیشتری را آموزش ببینند تا به هدف برسند.

این موضوع به افراد کمک می‌کند تا بیشتر خود را بشناسند و در نهایت به تکامل بیشتر ختم می شود.

افراد باید مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود ببخشند و همچنین افراد در مورد رویاها و آرزوهایشان می توانند با یکدیگر صحبت کنند.

 آموزش روش هدف گذاری در ازدواج و زندگی

شما اگر با همسرتان اهدافی را مشخص کنید در یک مسیر مشخص و معین حرکت می کنید.

2-تعیین مسیر اهداف

در یک جلسه تمام کارهای زیر را بدون وقفه انجام دهید

3-افکارتان را روی هم بریزید.

محیطی را انتخاب کنید و در شرایطی آرام بدون هیچ استرس و نگرانی در مورد اهداف و آرزوهای خود صحبت کرده و علاوه بر آن در مورد هر آنچه که در ذهن دارید مثل سفر رویایی، بازسازی آشپزخانه و غیره صحبت کنید.

4-منظور خود را واضح بیان کنید.

سعی کنید منظور خودتان را واضح بیان کنید و چیزی را از قلم نیندازد. احساس خجالت را کنار بگذارید و در مورد معیارهای خود با قطعیت صحبت کنید.

5-موارد مهم را یادداشت کنید.

اهداف خود را روی کاغذ بنویسید و آن ها را مورد بررسی قرار دهید. اگر شما اهداف خود را روی کاغذ بنویسید هیچگاه آن ها را فراموش نخواهید کرد.

سعی کنید تاریخ رسیدن به اهدافتان را مشخص کنید تا بدانید که چقدر زمان برای رسیدن به آن ها دارید سپس لیست این اهداف را مقابل خود قرار دهید مثلاً می توانید آن را به دیوار اتاق بچسبانید.

6-انعطاف پذیر باشید.

اگر اهداف شما بر اساس اصل واقع بینی نیست آن ها را مجددا تنظیم کنید.

اگر احساس می کنید که با هیچ روشی نمی توانید به اهداف خود برسید آن را اصلاح کنید و هدف جدیدی را جایگزین آن کنید.

7-به خودتان حکم ماموریت بدهید.

یکی از پیشگامان عرصه روانشناسی راجر بولتن می گوید: زن و شوهر باید حکم ماموریت داشته باشند یعنی بدانند که برای چند سال آینده باید چه کارهایی را انجام بدهند و چه برنامه هایی داشته باشند در واقع باید برای خود اهداف کوتاه مدت و بلند مدت مشخص کنند.

8-نیم نگاهی به گذشته بیندازید.

زمانی که در مسیر رسیدن به اهداف خود هستید گاهی به گذشته نگاهی بیندازید و ببینید که تا به الان چه کارهایی انجام داده اید و آیا پیشرفتی داشته‌اید.

زمانی که با تلاش و کوشش به اهداف و آرزوهایتان می رسید برای خودتان جایزه در نظر بگیرید مثلاً می توانید خودتان را به مسافرت کوتاه مدت دعوت کنید.

این تشویق ها و جشن ها باعث می شود که شما با انرژی بیشتری تلاش کنید تا به اهدافتان برسید.

اگر در طول مسیر با مشکل و مانعی برخورد کردید می توانید مثل قبل به راهتان ادامه دهید هرگز تسلیم نشوید، یقین داشته باشید که به اهدافتان می رسید سعی نکنید که راه چند شبه را یک شبه طی بلکه با تلاش بیشتری به راه ادامه دهید. نتیجه کاری که شما انجام داده اید قابل ستایش است.

اهمیت هدف گذاری در ازدواج

اهمیت هدف گذاری در ازدواج شامل موارد زیر می باشد:

  • رضایت درونی طرفین
  • عقاید متفاوت نسبت به زندگی، کار و لذت بردن
  • اعتقادات مذهبی یکسان
  • تنظیم اهداف مشترک
  • ارتباط صمیمانه زوجین
  • کار روی اصول اخلاقی
  • تدوین نگرش یکسان نسبت به جنس مخالف؛ ازدواج و خانواده
  • صحبت کردن در مورد مسائل مالی و اقتصادی با نگرش صحیح

برای این که هدف گذاری مناسبی در ازدواج داشته باشیم باید دو طرف شرایط یکسان و همچنین عقاید مشابهی داشته باشند و گرنه در هدف گذاری دچار مشکل می شوند.

آموزش هدف گذاری در زندگی

برای هدف گذاری نیاز است تا تعریف درستی از زندگی داشته باشیم این تعریف باید مورد پذیرش طرفین قرار بگیرد، به منظور این امر تهیه لیستی از اهداف مادی و معنوی و جمع آوری اطلاعات در مورد موانع، افراد تاثیر گذار، راهکارهای موجود ضروری است، به منظور این کار می توانید از روش پاداش و تنبیه کمک بگیرید.

  • تعریف رسالت زندگی
  • تهیه لیست اهداف دنیوی
  • لیست موانع
  • لیست افراد مفید
  • لیست راهکارهای موجود زمان بندی
  • شروع به کار و تیک زدن
  • استفاده از پاداش و تنبیه

همه ما می دانیم که هدف در زندگی بسیار مهم است و کمک بزرگی به انسان ها می کند اما برایان تریسی می گوید که فقط ۳ درصد از مردم اهداف خود را مشخص می کنند و ۹۷ درصد مردم نمی دانند که باید به کدام سمت حرکت کنند.

اطرافیان معمولا از زندگی گله و شکایت دارند، یکی از مهم ترین دلایلی که باعث نارضایتی آن ها از زندگی می شود نبود هدف است.

وقتی انسان ها در زندگی خود هدفی نداشته باشند نمی توانند خوب پیش بروند.

یکی از مهمترین دلایلی که باعث انگیزه در زندگی می شود داشتن هدف و برنامه ریزی است.

اگر طبق برنامه و برنامه ریزی عمل کنیم حتما با تلاش و پشتکار می‌توانیم به هدف برسیم مثلا ژاپنی ها وقتی می خواهند یک پروژه بزرگ را طراحی کنند یک برنامه جامع طراحی می کنند و حتی کوچک ترین کارها را هم مینویسند، در این برنامه هرکس باید وظیفه خود را به بهترین شکل انجام دهد.

مهم ترین نکته این است که آن ها حتی زمان رسیدن به هدفرا هم مشخص می کنند و جالب است که دقیقا سر موعد کار را به اتمام می رسانند.

وقتی افراد برنامه ریزی می کنند و طبق برنامه ریزی پیش می روند موفق تر خواهند بود. تا اینجا با اهمیت و فایده هدف گزاری آشنا شده اید.

مهم ترین نتیجه هدف گذاری رسیدن به رضایت درونی است.

منبع : آموزش روش هدف گذاری در ازدواج و زندگی

بازدید : 423
سه شنبه 10 فروردين 1400 زمان : 17:55

یکی از مهم ترین کارهایی که باید زوجین انجام دهند حفظ حریم خصوصی است. بعد از ازدواج اهداف و حریم شخصی همچنان ادامه پیدا می‌کند و افراد باید آگاهانه و با برنامه ریزی به اهداف خود فکر کرده و آرزوها و اهداف را دنبال کنند تا بتوانند در زندگی پیشرفت داشته باشند.

از مئایب رعایت نکردن حریم خصوصی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

قربانی به جای پیشرو

زمانی که افراد از تمام انرژی و توان خود در زندگی برای دیگران استفاده می کنند حس قربانی به آن ها دست می دهد البته این احساس به دوران کودکی و تربیت آن ها برمی گردد.

به هرحال یکی از موضوعاتی که زوجین با آن درگیر هستند همین احساس قربانی بودن است که بیشتر درخانم‌ها اتفاق می‌افتد البته برخی از آقایان نیز با این مشکل مواجه هستند.

اگر زوجین حریم خصوصی یکدیگر را رعایت نکنند با مسئله قربانی شدن مواجه می‌شوند.

این افراد فکر می کنند که با ازدواج موقعیت های خود را از دست داده اند و حتی گاهی فکر می کنند که اگر ازدواج نکرده بودند به تمام اهداف و آرزوهایشان می رسیدند. اگر این احساسات شدید باشد فرد دچار ناامیدی و افسردگی می شود.

حفظ اهداف شخصی پس از تعیین حریم خصوصی در ازدواج

بهترین و سالم ترین ازدواج، ازدواجی است که باعث پیشرفت زوجین شود زمینه را برای شادی آن ها فراهم می کنند. ازدواج نباید مانعی برای رسیدن به اهداف و آرزوها باشد.

یکی از دلایلی که باعث می شود افراد دچار ناامیدی و احساسات منفی شوند این است که دست از تلاش و کوشش برمی دارند و همین موضوع زمینه را برای افسردگی و غم فراهم می کنند. ازدواج نیاز به وقت و انرژی دارد. ممکن است افراد بعد از ازدواج زمان کمتری برای توجه به اهداف و آرزوهای شخصی داشته باشند ولی ازدواج و مسئولیت های بعد از ازدواج دلیلی بر رها کردن ارزوها و اهداف نیست.

سعی کنید بعد از ازدواج هم همچنان آرزوها و اهداف شخصی خود فکر کنید و آن ها را دنبال کنید. شاید به دلیل مشغله های موجود زمان کمتری برای فکر کردن به اهداف شخصی باشد اما نباید آن ها را رها کرد بلکه باید آن ها را دنبال کرد.

این اهداف باعث می شود انگیزه افراد بیشتر شود پس باید قبل از ازدواج در مورد اهدافتان با همسرتان صحبت کنید. شاید همسر شما به دلیل تفاوت هایی که با شما دارد با این اهداف موافق نباشد برای همین باید قبل از بروز هر مشکلی در مورد اهداف و آرزوهای خود صحبت کنید.

حریم خصوصی پس از ازدواج

تعیین حریم خصوصی در ازدواج

  • هدف گذاری را بیاموزید.

افراد روش های هدف گذاری را نیاموخته اند و نمی دانند که چگونه اهداف خود را دنبال کنند اما اگر دوست دارید که قربانی نشوید باید روش های درست هدف گذاری را بیاموزید.

قانون خاص و مشخصی برای هدف گذاری وجود ندارد اما هدف گذاری شما باید شامل تمام جنبه های مالی، اقتصادی، اجتماعی و... باشد.

برای اینکه شما زندگی سالم و موفقی داشته باشید باید به تمام جنبه های توجه داشته باشید و صرفا به یک جنبه توجه نکنید.

  • تعیین اهداف شخصی پس از ازدواج به صورت واقع بینانه

شما باید اهداف را واضح و واقع بینانه تعریف کنید یعنی اهداف شما نباید خیلی کوچک یا خیلی بزرگ باشد زیرا اگر اهداف شما بیش از اندازه بزرگ باشد شما توانایی رسیدن به آن را نخواهید داشت و این موضوع می تواند باعث ناامیدی و افسردگی شود. حتی اگر آرزو و اهداف شما خیلی کوچک هم باشد شما شور و شوقی برای رسیدن به آن را نخواهید داشت. اهدافی که انتخاب می کنید باید متناسب با توانایی هایتان باشد تا راه رسیدن به آن برای شما هموار شود.

ممکن است که شما اهداف زیادی در زندگی خود داشته باشید و رسیدن به همه ی این اهداف امکان پذیر باشد ولی شما باید اهداف را اولویت بندی کنید و به اهدافی که در اولویت های بالاتر است توجه کنید و برای رسیدن به این اهداف تلاش کنید.

می توانید اهداف خود را روی کاغذ یادداشت کنید تا هر لحظه آن ها را ببینید و بخوانید.شما با نوشتن اهداف می تواند بهترین تصمیم ها را بگیرید و به راحتی آن ها را کنترل کنید.

  • نوشتن اهداف شخصی پس از ازدواج به صورت دقیق و مشخص

اهداف خود را واضح و روشن بنویسید. هر آنچه که دوست دارید به آن برسید را یادداشت کنید مثلاً بنویسید که در چه تاریخی می خواهید چه میزان درآمدی کسب کنید.

زمانی که شما اهداف خود را یادداشت می کنید می تواند به راحتی به آن برسید شما باید به یاد داشته باشید که اینک ازدواج کرده آید و در زندگی مشترک هستید و اهداف شما باید در چهارچوب خانواده باشد. اولویت های شما تغییر کرده است و اینک خانواده اولویت اصلی شماست اما به این معنا نیست که به اهداف شخصی خود فکر نکنید و دائما در خدمت خانواده باشید بلکه به این معناست که شما وارد زندگی جدیدی شده اید و باید به اعضای خانواده خود توجه داشته باشید.

  • نوشتن اهداف شخصی در جدول های مختلف

شما باید اهداف خود را در سه جدول بنویسید.

در یک جدول اهداف کوتاه مدت، در یک جدول اهداف میان مدت و در یک جدول اهداف بلند مدت را بنویسید و این اهداف را متناسب با اولویت ها در این جداول قرار دهید سپس متناسب با زمان در نظر گرفته شده اقداماتی را برای رسیدن به اهداف انجام دهید. همچنین شما می بایست آخرین زمان رسیدن به اهدافتان را مشخص کنید.

شاید برخی افراد نتوانند به طور درست هدف گذاری کنند و این موضوع ممکن است که به دلایل متفاوتی رخ دهد.

یکی از مهم ترین و رایج ترین دلایل این است که افراد شناخت دقیقی نسبت به خود ندارند و نمی دانند که توانایی هایشان چقدر است همچنین ممکن است که اعتماد به نفس کافی نداشته باشند.

برای همین بعد از ازدواج نیاز به کمک دارند، در چنین شرایطی فرد باید ابتدا مشکل را ریشه یابی و سپس آن را برطرف کند.

  • پس از ازدواج حریم خصوصی داشته باشید.

یکی از مهم ترین موضوعاتی که در روابط زوجین باید مورد بررسی قرار بگیرد حریم خصوصی است.

گاهی افراد آگاهی های لازم در مورد حریم خصوصی را ندارند وهمین نااگاهی باعث به وجود آمدن مشکلاتی در روابط آن ها خواهد شد اما اگر افراد اطلاعات کاملی در مورد آن داشته باشند به یکدیگر نزدیک می شوند و رابطه آن ها بهبود پیدا می‌کند.

در صورتی که به حریم خصوصی یکدیگر احترام بگذارید به راحتی می توانید به اهداف شخصی خود در زندگی برسید.

  • محلول بودن به جای مخلوط بودن

یک محلول پس از حل شدن هویت جدیدی به خود می گیرد و جدا کردن آن سخت است.

در واقع در روش محلول ما دیگر دوماده نداریم بلکه ماده جدیدی داریم که هویت قبلی خود را از دست داده و هویت جدیدی پیدا کرده است.

مثل محلول آب و شکر زمانی که ما آب و شکر را با هم حل می کنیم دیگر نمی توانیم آب و شکر را از هم جدا کنیم و آن ها بعد از حل شدن هویت جدیدی پیدا می‌کنند، اما در مخلوط ما چند ماده را با یکدیگر ترکیب می کنیم با این تفاوت که جدا کردن آن ها به سادگی اتفاق می افتد و هویت هر ماده جدا از دیگری است درست است که ما با ترکیب آن ها به ماده جدیدی رسیده ایم اما باز هم آن ها با یکدیگر تفاوت دارند پس تشخیص این اصل مهم ترین اصل برای رسیدن به اهداف شخصی بعد از ازدواج است.

  • هویت مستقل و حریم خصوصی در ازدواج

یکی از اشتباهات رایج بین زوجین محلول شدن است یعنی زن و مرد در هم حل می‌شوند و هویت مستقل خود را از دست می دهند.

به یاد داشته باشید که حریم خصوصی به این معنا نیست که اگر حریم خصوصی نداشته باشید دچار مشکل هستید.

برخی افراد فکر می کنند که پس از ازدواج هیچ حریم خصوصی نباید داشته باشند و همین موضوع باعث می‌شود که به اهداف شخصی خود پس از ازدواج فکر نکنند، برخی دیگر فکر می کنند که بعد از ازدواج باید حریم و چارچوب های زیادی را برای خود مشخص کنند یعنی هم محلول می شوند و هم مخلوط.

ازدواج یعنی شریک شدن نه محدود کردن و یا بیش از حد رها شدن.

  • دلیلی برای وجود نداشتن حریم خصوصی در ازدواج وجود ندارد.

حتی اگر شما عاشق همسرتان هستید نباید از حریم خصوصی خود بگذرید.

اگر به دنبال این هستید که رابطه عمیق و پایداری داشته باشید باید حریم خصوصی خود و همسرتان را حفظ کنید.

قبل از ازدواج در مورد حریم های خصوصی خود و همسرتان صحبت کنید و ببینید که چه چیزهایی از نظر او جزء حریم خصوصی است و چه چیزهایی جزء حریم خصوصی محسوب نمی شود.

با این کار شما از بروز مشکلات جلوگیری می کنید، حتی اگر تا به الان این کار را انجام نداده اید سریع تر اقدام کنید این کار باعث می شود که شما زودتر به اهدافتان برسید.

منبع : حریم خصوصی پس از ازدواج

بازدید : 429
جمعه 6 فروردين 1400 زمان : 11:56

همه انسان ها زندگی را با آرزوی روزهای شاد، وفاداری و تعهد آغاز می کنند.اگر کمی به اطراف نگاه کنیم شاهد بی وفایی ها هستیم که روز به روز بیشتر می شوند و به راحتی نمی توان اثر آن را پاک کرد، در این مقاله راه های برخورد با همسر خائن آورده شده است.

برخی از زوجین تعهد را در حلقه دست کردن و انجام مسئولیت ها و وظایف می دانند اما باربارا دی آنجلیس نویسنده معروف می گوید: تعهد دست کردن انگشتر یا داشتن عقد نامه و سند ازدواج نیست بلکه رفتاری است که شما در طول زندگی با طرف مقابل خود دارید.

آشنایی با مفهوم تعهد می تواند از خیانت جلوگیری کند. متاسفانه تعهد در ذهن بسیاری از افراد به درستی تعریف نشده است، در حقیقت تعهد به معنای آگاهی با اصول رابطه و تعهد به قولی است که داده اید.

تعهد از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا باعث تداوم زندگی مشترک می شود.

خیانت

به راستی چه رفتارهایی خیانت شمرده می شود؟

آیا چت کردن خیانت است؟ آیا دیدن فیلم های مستهجن خیانت شمرده می شود؟ آیا تاکنون به این موضوع فکر کرده اید؟

خیانت ب معنای این است که فرد اعتماد خود را به دلیل پنهان کردن راز های معنی دار نسبت به شما از دست می دهد.

در این تعریف، به طور مشخص صحبت از رفتارهای جنسی نشده است بلکه تنها هرآنچه که باعث از بین رفتن اعتماد می شود، می شود، ذکر شده است. پس هر کسی که می خواهد رابطه خود را حفظ کند باید به دنبال برطرف کردن آن باشد.

برای درمان خیانت ابتدا باید رابطه بین افراد بهبود پیدا کند تا حس اعتماد دوباره شکل بگیرد. اگر می خواهید به خیانت خود ادامه دهید پس ناچار مجبورید به دروغگویی خود ادامه دهید تا جایی که رابطه شما برای همیشه پایان یابد اما اگر افراد به دنبال حفظ رابطه زناشویی خود باشند به دنبال کسب اعتماد هستند.

اگر می خواهید اعتماد همسر خود را بدست آوردید فقط با پایان رفتار خیانتکارانه خود نمی توانید این کار را کنید بلکه اعتماد دوباره از طریق راستگویی، صداقت در رفتار و کردار ایجاد خواهد شد.

چگونه باهمسر خائن رفتار کنیم؟

فرد خیانت کار باید سبک متفاوتی برای زندگی داشته و حدومرزهای مشخصی داشته باشند که مهم ترین آن داشتن صداقت مداوم است.

پس از اینکه تلاش کردید صادق باشید باید همه چیز را برای همسرتان تعریف کنید و فقط چیزهایی که او ناراحت نمی شود را تعریف نکنید.

پس هرگز به همسر خود دروغ نگویید و هر چه که برای شما پیش می آید مثل هزینه، جاهایی که قرار است بروید، صحبت هایی که می کنید، اتفاقاتی که در محل کار می افتد را برای او تعریف کنید.

دلایلی که منجر به خیانت می شوند

افراد زمانی که ازدواج می کنند تعهد نسبت به یکدیگر پیدا می کنند در واقع نسبت به یکدیگر حقوق متقابلی دارند که این تعهد شالوده زندگی مشترک است.

برای خیانت دلایل مختلفی وجود دارد که می تواند برای افراد در زمان و شرایط مختلف متفاوت باشد.

ویلیام گلاسر می گوید: زن و مرد زندگی خود را با عشق آغاز می‌کنند ولی اگر از آن مراقبت نکنند به مرور زمان صمیمیت بین آن ها کمرنگ می شود و با گذشت زمان باعث جدایی می شود اما برخی افراد به زندگی یکنواخت خود ادامه می دهد ولی به روابط نامشروع روی می آورند.

این روانشناس معتقد است که مهم ترین انگیزه زن و مرد که باعث می‌شود آن ها به سمت روابط نامشروع بروند تجربه مجدد صمیمیت است این افراد دیگر هیچ صمیمیتی در زندگی پیدا نمی کنند برای همین به دنبال این روابط می روند.

اگر زن و مرد به هر دلیلی به همسر خود توجه نداشته باشند دچار انحراف می شوند. انگیزه برای پایان‌دادن ازدواجی که دیگر رضایت بخش نیست، رفتارهای زشت، غرغر کردن باعث فرار همسران از خانه می شود و خیانت بهترین راه حل برای آن ها می شود و آن ها را از چاله در می‌آورد و به چاه می اندازد.

البته این موضوع باعث توجیه خیانت نمی شود و خیانت در هرجایی و در هر شرایطی کاملا ناپسند و زشت می باشد.

  • انتقام از دلایل خیانت

برخی زوجین فکر می‌کنند که باید آن ها هم همین رفتار را در پیش بگیرند و خیانت کنند تا همسرشان متوجه اشتباه خود شود اما غافل از اینکه خودشان از پا در می آیند.

به خاطر داشته باشید که تبدیل کردن زندگی مشترک به میدان جنگ به هردو طرف آسیب می زند.

  • برگرداندن حس فردیت و استقلال

این نظریه بیان می کند که انگیزه چنین کاری به فرد حس فردیت و استقلال می‌دهد فرد ممکن است از لحاظ عاطفی به بلوغ هیجانی نرسیده باشد و در مقابل ناراحتی و نارضایتی همسر تمامیت خود را حفظ کند و به هر دلیلی به دنبال رابطه جدید باشد و یک خود جدید بسازد

  • اطمینان خاطر از جذابیت برای جنس دیگر

برخی افراد قصد دارند که نشان دهند هنوز جذابیت های خود را دارند پس به رابطه هایی فراتر از ازدواج روی می آورند.

در مقابل، آن ها به دنبال این هستند که ببینند آیا برای کسی جذابیت دارند آیا کسی خریدار آن هاست یا خیر.

  • کسب هیجان و تنوع

بعضی مواقع علت خیانت می تواند به دلیل هیجان و تنوع باشد. یعنی فرد از زندگی خود شکایت و گله ندارد و فقط به دنبال هیجان است.

در این شرایط فرد تصور می کند که تجربه یک رابطه جدید می تواند هیجان انگیز باشد ولی با این کار به رابطه مشترک خود آسیب وارد می کند.

  • نیازهای برآورده نشده

بعضی اوقات در رابطه نیازهای یک یا هر دو شریک زندگی برآورده نمی شود. بسیاری از افراد انتخاب می كنند كه در این رابطه باقی بمانند و اغلب امیدوارند كه اوضاع بهتر شود.

اما نیازهای برآورده نشده می تواند منجر به ناامیدی و خیانت شود. از این نیازها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • رابطه جنسی
  • قدرت
  • نیاز عاطفی
  • عدم استقلال شخصیتی

آسیب های که خیانت به جان خانواده می‌اندازد؟

خیانت به همسر عوارض و پیامدهای متعددی دارد که روی همه جنبه‌های زندگی تاثیر می گذارد و می‌تواند به فرد و جامعه آسیب بزند.

بی وفایی همسر می تواند دلیلی برای طلاق باشد. همسری که مورد خیانت واقع می شود در مقابل خیانت دچار استرس، شوک، افسردگی و کاهش عزت نفس می شود.

همچنین خیانت در عملکرد آن ها هم تاثیر می گذارد و می تواند آن ها را دچار مشکل کند.

خیانت می‌تواند در زمینه شغلی و خانوادگی تاثیر گذار باشد، همچنین اگر اعتماد افراد نزد خانواده از بین برود هم به خانواده آسیب می رساند و هم به خود افراد زیرا بی اعتمادی باعث می شود که فرد وجه و احترام خود را از دست بدهد.

منبع : چگونه با همسر خائن رفتار کنیم؟

بازدید : 771
يکشنبه 24 اسفند 1399 زمان : 21:18

دروغگویی همسر مشکلی است که بسیاری از زوج ها از آن رنج می برند. دروغ گویی همسر باعث از بین رفتن اعتماد و صمیمیت بین زوجین می شود. در این مقاله به راه های تشخیص و درمان این مشکل پرداخته شده است.

شاید در ابتدا برای شما سخت باشد که بفهمید همسر شما فردی دروغ گو است یا خیر؟

زوج های بسیاری از دروغ گویی همسر رنج می برند.

شما باید ابتدا بفهمید علت دروغگویی همسرتان چیست و چه زمانی همسرتان به شما دروغ می گوید؟

شما می توانید به دروغگویی همسرتان پاسخ دهید. اما اگر او به دروغگویی ادامه داد می توانید از راهکارهایی که در ادامه توضیح داده شده است کمک بگیرید.

تحلیل روانی دروغ گفتن چیست؟

دروغ گویی یکی از مسائلی است که در همه دین ها نفی شده است و همه معتقدند کسی که دروغ می گوید دشمن خداست، اما به مرور زمان این رفتار در افراد عادی می شود و روی تمام روابط افراد تأثیر می‌گذارد.

این رفتار، رفتاری کاملاً نادرست است و روی فرد تاثیر منفی می گذارد و به مرور زمان اطرافیان نمی توانند به فرد اعتماد کنند.

وقتی فرد در زندگی مشترک دروغ بگوید زندگی را به نابودی می کشاند.

دروغگویی به این معنا نیست که فرد قصد آسیب رساندن به دیگران را دارد اما ممکن است با دروغ گفتن تاثیر نامناسبی روی دیگران بگذارند.

ممکن است افراد به دلایل مختلف دروغ بگویند، مثلاً برای اینکه خود را ثابت کند، جلوی تنبیه پدر و مادر را بگیرند و نظر مثبت دیگران را جلب کنند دروغ می گویند.

چه افرادی بیشتر دروغ می گویند؟

افرادی که احساس حقارت می کنند و نمی‌خواهند دیگران متوجه ضعف آن ها شوند بیش تر دروغ می‌گویند.

چرا برخی افراد بر این باور هستند که دروغشان مصلحتی است و مشکلی ندارد؟

زیرا این افراد می‌خواهند عذاب وجدان کمتری داشته باشند. برخی افراد خود را با این مسئله توجیه می‌کنند که دروغ مصلحتی است ولی دروغ مصلحتی بدترین نوع دروغ است زیرا ما به این رفتار عادت خواهیم کرد و اسم هر کاری را مصلحت می گذاریم.

پیشنهاد مشاور: درمان بدبینی و شکاکیت همسر

چه افرادی بیشتر دروغ می گویند؟

افرادی که علاقه ای به قانون ندارند و احساس حقارت می کنند برای اینکه کسی از حقارت آن ها آگاه نشود دروغ می‌گویند.

اصلاً مگر دروغ مصلحتی می شود؟

نه دروغ مصلحتی وجود ندارد.

اگر افراد به بلوغ فکری نرسیده باشند از این بهانه استفاده می کنند. این رفتار به مرور زمان باعث می شود که اطرافیان حرف های فرد را باور نکنند و هیچ اعتمادی به او نداشته باشند.

دروغگویی چه تاثیری بر رابطه زناشویی می گذارد؟

دروغ گویی باعث می شود که ما دیگر نتوانیم به شریک زندگی مان اعتماد کنیم.

زندگی با فرد دروغگو بسیار سخت است، وقتی همسرتان به شما دروغ می‌گوید و شما به او واکنش نشان می دهید کم کم دروغ در او درونی می شود و بعد از مدتی شما اعتماد خود را از دست می دهید و حتی ممکن است در برابر او عصبانی و خشمگین شوید.

برخی خانم ها علت دروغگویی همسرشان را متوجه نمی شوند و با وجود صداقتی که دارند نتیجه ای عکس می بینند.

مقابله با دروغگویی همسر

تشخیص دروغگویی همسر

  • به زبان بدن او دقت کنید.

برخی افراد معتقدند که دروغ زبان بدن خاص خود را دارد، اگر شما بتوانید حالت های بدنی خاص او را پیدا کنید تشخیص آن به راحتی است.

مثلا اگر افراد هنگام صحبت کردن بینی خود را زیاد بخارانند نشان دهنده دروغگویی او است یا مثلاً ممکن است برای پنهان کردن دروغ خود حرکاتی مثل بستن دهان یا دست گذاشتن روی چشمان و بینی داشته باشند، همچنین افراد دروغ گو به طور مستقیم به شما نگاه نمی کنند.

  • به تن صدای آن ها گوش دهید.

به حرف‌های همسرتان گوش کنید فردی که دروغ می گوید گفتاری متفاوت دارد مثلاً ممکن است در هنگام صحبت کردن مکث طولانی یا لکنت داشته باشد.

  • به کلمات انتخابی و زبان او توجه کنید.

ممکن است همسر شما برای توجیه دروغگویی از کلمات زیادی استفاده کند.

طبق مطالعات انجام شده افرادی که دروغ می گویند بیشتر از قسم استفاده می کنند، همچنین ممکن است نفر سومی را وارد گفتگو کنند تا کمی بحث منحرف شود.

پیشنهاد مشاور: میزان تعهدپذیری در رابطه + تست خیانت سنجی

روش مقابله با همسر دروغگو

پایه و اساس هر زندگی اعتماد است اگر زن و مرد نتوانند به یکدیگر اعتماد کنند، زندگی برای آن ها سخت می شود و به مرور زمان در روابط عاطفی آن ها سردی و فاصله ایجاد می شود.

حس بدی است اگر شما در زندگی با همسرتان صداقت نداشته باشید و به شما دروغ بگویند اگر همسرتان به شما دروغ می گوید، طبیعی است که عصبانی شوید و عکس‌العمل تندd داشته باشید اما با این کار به نتیجه نخواهید رسید بلکه باید این مشکل را از ریشه برطرف کنید.

  • خودتان را مقصر بدانید

گاهی اوقات علت دروغگویی همسر خود فرد است.

در هنگام دروغ نحوه برخورد شما تاثیر گذار خواهد بود. اگر شما به همسرتان سخت بگیرید او مجبور به دروغگویی می شود مثلاً اگر واکنش تندی نسبت به رفتار همسرتان نشان دهید و باعث دعوا و جنجال شوید او بیش تر دروغ می‌گوید.

یعنی همسر برای حفظ آرامش و دوستی از دروغ گفتن استفاده می کند. بنابراین بهتر است شما شرایطی را ایجاد کنید که از صادق بودن پشیمان نشود.

اگر شما هم فردی باشید که دروغ می گویید باید اول خودتان این رفتار را ترک کنید و در هیچ شرایطی به همسر خود دروغ نگویید.

  • چشم بر بعضی دروغ ها ببندید.

اگرچه دروغ رفتاری اشتباه است اما ممکن است در طول زندگی با آن مواجه شویم.

برای اولین قدم باید به نوع دروغ توجه داشته باشیم به اینکه در طول رابطه چه مقدار دروغ شنیده ایم. هیچ وقت بر اساس یک دروغ همسر خود را دروغگو ندانید.

گاهی زن و مرد دروغ های کوچکی به یکدیگر می گویند که تاثیر زیادی در زندگی آن ها نخواهد داشت مثلاً ممکن است که همسرتان به شما بگوید که قصد رفتن به خانه مادرش را دارد ولی به جای رفتن به خانه مادر به خانه دوستش برود.

ممکن است شما از این رفتار ناراحت شوید اما مشکل بزرگی در زندگی شما ایجاد نخواهد کرد. هر چی دروغ بزرگ تر باشد تاثیر بیشتری در زندگی شما خواهد کرد.

  • نگاه تان را تغییر دهید.

دست خودتان است که تا چه حدی به طرف مقابل اجازه دهید به شما دروغ بگوید گاهی رفتار خود فرد باعث دروغگویی طرف مقابل می شود و این می تواند در دروغگویی شما و همسرتان تاثیر گذار باشد.

مثلا ممکن است همسرتان به شما بگوید که فلان ساعت در خانه است ولی دقیقاً همان ساعت به خانه نیاید. شاید همسرتان متوجه شده باشد که زمان درستی را برای به خانه رسیدن نگفته است، ولی تلاش می‌کند همان ساعتی که به شما گفته به خانه بیاید.

اما تلاش او کافی نیست و ممکن است حرف او دو تا شود شما به این مسئله می ‌توانید از دو زاویه نگاه کنید، اول اینکه شاید به درستی نمی تواند زمان را مدیریت کند و برنامه ریزی درستی ندارد و دوم اینکه شاید همسر شما فردی دروغ گو است و برای شما ارزش قائل نیست.

  • گفت و گو کنید.

گفت و گو یکی از مهم ترین راه حل ها است. شما می توانید در مورد این مسئله با همسر خود صحبت کنید شما همچنین واکنش او را پیش بینی کنید.

اگر شما نتوانید رفتارهای همسرتان را پیش بینی کنید یعنی در مقابل رفتارهای او نتوانید واکنش مناسبی نشان دهید گفت و گوی مفیدی نخواهید داشت.

شما در این روش واکنش های همسر خود را حدس می زنید و در مقابل این واکنش ها جواب های مناسب را پیدا می کنید و دست پر به سمت او می روید. با این روش می ‌توانید در برابر هر سوال و پاسخ، جوابی آماده داشته باشید.

در واقع شما می دانید چه رفتار و عکس العملی داشته باشید و بهترین تصمیم برای شما چیست. شما باید خود را آماده هر حقیقتی کنید تا در موقع شنیدن پاسخ غافلگیر نشوید.

احتمال دارد همسرتان دلایلی را بگوید که شما آن ها را قبول کنید ولی حتی به آن دلایل هم راضی به شنیدن دروغ نباشید.

با همسرتان صحبت کنید و به او کاملا واضح بگویید که در چه زمینه های نمی تواند دروغ بگوید و شما بابت دروغ گفتنش در آن زمینه ها او را نمی بخشید. بعد از این گفتگو صبور باشید تا بتواند به راستگویی در همه زمینه ها عادت کند.

به هیچ عنوان اشتباهات گذشته او را به او یادآور نشوید و به او اجازه تغییر بدهید

  • با همسرتان پیش روانشناس بروید

اگر همسرتان به دروغگویی عادت کرده است پیش روانشناس بروید تا تحت درمان قرار بگیرد و این عادت را ترک کند، این عادت دروغگویی همسرتان می تواند منجر به اضطراب و افسردگی شما شود.

برای شما خیلی خوب است که بدانید انگیزه همسرتان از دروغ گفتن چیست؟

منبع : مقابله با دروغگویی همسر

بازدید : 320
دوشنبه 18 اسفند 1399 زمان : 22:47

یکی از مشکلاتی که زوجین به دلیل عدم آشنایی پیش از ازدواج در زندگی مشترک با آن روبرو می شوند خساست همسر می باشد. در واقع همسر خسیس و عدم آشنایی با شخصیت این افراد سبب بروز مشکلات زیادی در زندگی زناشویی می شود، اما نباید خساست را با اقتصادی بودن اشتباه گرفت.

خساست با اقتصادی بودن چه فرقی دارد؟

خسیس بودن با اقتصادی بودن تفاوت‌هایی دارد و این تفاوت ها عبارتند از:

  • هدف از جمع کردن بیش از حد پول
  • نگرش افراد دیگر از جمع کردن
  • پیامدهای رفتار

فردی که پول های خود را جمع می کند قصد دارد به اهداف خود برسد این اهداف می تواند در مورد خانواده و فرزندان باشد:

مثلاً قصد دارد فرزندش را برای تحصیل به خارج از کشور بفرستد یا حتی می‌خواهد برای بعد از از دوران بازنشستگی پول جمع کند تا در دوران استراحت به هر جا که می خواهد برود. یعنی فردی که فکر اقتصادی دارد برای رسیدن به یک هدف مشخص تلاش می‌کند و پول را به موقع خرج می‌کند.

اما کسی که خسیس است در زندگی هیچ هدفی ندارد و فقط قصدش پول جمع کردن است هیچ دلیل برای خرج کردن پول ندارد.

شخصی که فکر اقتصادی دارد هیچ‌گاه سلامت و رفاه خانواده خود را به خطر نمی‌اندازد بجا و به اندازه خرج کرده و برای رفاه خانواده تلاش می‌کند اما فردی که خسیس است حاضر است به بدبختی بیفتد ولی خرجی نکند.

فردی که خساست داشته باشد پول برای آینده پس انداز می کند، برای اتفاقاتی که ممکن است هرگز اتفاق نیفتد مثلا ممکن است بگوید پول جمع می کنم برای زمانی که قحطی بیاید تا بتوانم برای خانواده‌ام غذا بخرم در واقع دلایلی که فرد خسیس می آورد غیرمنطقی است.

آیا خساست ژنتیکی است؟

درست است که برخی ویژگی ها از طریق ژن منتقل می شود اما تاکنون ژن خساست پیدا نشده است.

خساست می‌تواند با برخی از اختلالات روانشناختی در ارتباط باشد. شاید برای شما این سوال پیش بیاید چرا خانم و آقایی که خسیس هستند، فرزندان آن ها هم خسیس هستند؟

این به دلیل ژنتیک نیست، بلکه به دلیل نحوه تربیت آن ها است. از آن جایی که والدین الگویی برای فرزندانشان هستند فرزندان با الگو برداری از والدین خسیس می شوند.

دلیل دیگر این امر این است که والدین فرزندانشان را وادار می کنند تا از آن ها چیزی نخواهد و این باعث می شود که در آینده کودکان چنین رفتاری را در پیش بگیرند.

اگر والدین نسبت به روابط عاطفی خود با فرزندان خساست به خرج بدهند در آینده، فرزندانشان وابستگی عاطفی شدیدی به همسر خود دارند.

خساست چگونه به وجود می آید؟

یکی از دلایل مهم در شکل‌گیری خساست، دوران از پوشک گرفتن کودک می باشد شاید از نظر شما این موضوع عجیب باشد اما این دوره تاثیر بسیار مهمی در رفتار کودک دارد.

مهم ترین مشکلات زندگی افراد خسیس با خانواده فقط مربوط به مسائل مالی نیست و تنها شامل مردان نمی‌شود.

اما برخی از افراد، خسیس بودن را بیشتر در مورد دارایی و مال می دانند. از آنجایی که مردان مدیریت خانه را برعهده دارند ممکن است بیشتر خسیس به نظر برسند اما هر دو یعنی هم زن و هم مرد می توانند در زندگی مشکل ایجاد کنند.

خساست به معنای این است که فرد از پول خرج کردن در دوره‌ای که افراد به آن احتیاج دارند سرباز می زند.

ممکن است شما در طول زندگی با افراد خسیس در ارتباط باشید، آن ها نسبت به پول خرج کردن بسیار سخت گیر هستند.

اگر این افراد ازدواج کنند، پس از تشکیل خانواده این موضوع شدت بیشتری پیدا می کند و می تواند زمینه را برای مشکلات جدی تر فراهم کند، زیرا این افراد خساست بیشتری نسبت به اعضای خانواده خود دارند و این امر روی روابط آن ها تاثیر خواهد گذاشت و حتی ممکن است باعث جدایی افراد شود.

اما اگر هر دو طرف شبیه به هم باشند از کنار هم بودن لذت می برند.

فرد خسیس در مورد هر مسئله ای با پول صحبت می کند، مثلاً عشق و محبت را با نوع هدیه و هزینه آن می سنجد.

به خاطر داشته باشید که مدیریت، موضوع بدی نیست ولی بعضی از افراد چنان وابسته به پول هستند که نمی توان آن ها را از پول جدا کرد.

زندگی با این افراد بسیار سخت است و معمولا از زندگی لذت نبرده و همیشه نگران هستند که دیگران سر آن ها کلاه نگذارند یا پول خود را از دست ندهند.

همسر خسیس را بشناسید و چگونه با او رفتار کنیم

نشانه های خساست در همسر

ممکن است شما در ابتدا با همسرتان آشنایی نداشته باشید و علت برخی کارها را سادگی او بدانید، مثلا اگه هدیه ای ارزان قیمت برای شما خرید ابتدا عاشق سادگی او شوید ولی به مرور متوجه شوید که علت خساست بوده است.

نشانه های خساست

  • صحبت از خرید نمی کند.
  • اگر چیزی خراب شود آن را تعمیر می کند و از خرید دوباره آن خودداری می کند.
  • از شما می‌خواهند کمترین هزینه را داشته باشید.
  • از نظر او هدیه دادن کار بیخودی است.
  • از درآمد خودش کاری انجام نمی دهد و اگر چیزی ضرورت داشته باشد روی درآمد شما حساب می کند.
  • زمانی که از او پول می خواهید داد و بیداد راه می‌اندازد.
  • دوست ندارد با دیگران معاشرت داشته باشد.
  • به جای زنگ زدن پیامک می دهد.
  • به جای اینکه لباس نو بخرد لباس های تکراری می پوشد.
  • اگر در مورد حساب بانکی و درآمد از او سوال بپرسید جواب درست به شما نمی دهد.
  • نمی توانید از او پول قرض بگیرید.
  • حاضر است مدت زمان طولانی پیاده راه برود ولی از ماشین استفاده نکند.

چه کسی خسیس و چه کسی صرفه‌جو است؟

همان طور که در ابتدا بیان شد برخی از افراد خساست و صرفه جویی را باهم یکی می دانند.

برخی افراد در ابتدا فکر می‌کنند که همسری با فکر اقتصادی نصیب آن ها شده است و به همین خاطر به او جواب مثبت می دهند، اما بعد از مدتی متوجه خساست او می شوند حتی او در مورد مخارج ضروری هم ممکن است خساست به خرج بدهد.

تشخیص نشانه های خساست در همسر آینده

  • همه چیز را به پول ربط می دهد

وقتی شما در مورد موضوعات مختلف صحبت می‌کنید او با پول نتیجه‌گیری می‌کند، مثلاً ممکن است شما در مورد سفرتان صحبت کنید و او حساب کند که این سفر چقدر هزینه دارد.

  • حرف زدن از خرید

وقتی از او می‌خواهید که چیزی برایتان بخرد او شروع به دعوا با شما می کند.

او نمی تواند چیزهای جدید را ببیند و همیشه با وسایل کهنه سر می کند حتی حاضر است با وسیله قدیمی و خراب سر کند ولی وسیله جدید نخرد.

  • شما را وادار به خرج نکردن می کند

مثلا ممکن است به شما بگوید من نمی خرم، من نیاز ندارم تا شما هم از خرج کردن منصرف کند.

  • تعارف شما را برای پرداخت هزینه قبول می کند.

در اینجا حقوق زن و مرد را برابر می داند مثلاً ممکن است شما برای آشنایی بیشتر با او به بیرون بروید و تعارف بزنید که شما حساب خواهید کرد او قبول می کند. این کار می تواند یکی از دلایل خساست باشد و باید در ازدواج خود دقت بیش تری داشته باشید.

البته ممکن است به دلایلی همچون جا گذاشتن کیف پول و یا عدم آشنایی با عرف این اتفاق صورت گیرد.

  • هدیه دادن را کار بیهوده می داند.

معمولاً در جلسات اول هدیه و گل دادن درست نیست اما اگر رابطه شما پیشرفت کرد و نامزدتان در مقابل خرید هدیه مقاومت کرد و برای این کار خود دلایل غیرمنطقی آورد به خساست او شک کنید.

زندگی پر از تاریخ های خاص است، مردی که خساست داشته باشد این تاریخ ها را برای شما جهنم می کند.

  • روی درآمد شما حساب می کند.

افرادی که خساست دارند تلاش می کنند که همسر شاغل داشته باشند و حتی ممکن است در نحوه خرج کردن دخالت کنند اگر نامزد شما روی این مساله تاکید کرد بیشتر دقت کنید.

  • اگر موقعیت اورژانسی پیش بیاید از پول قرض گرفتن می ترسید.

شاید یک موقعیت اورژانسی برای شما پیش بیاید اما از واکنش او بترسید زیرا ممکن است با شما دعوا کند.

در این شرایط نمی توانید روی همسر یا نامزد خود حساب کنید و باید دنبال کمک گرفتن از دیگران باشید.

  • به دنبال مکان‌های ارزان است.

تجربه غذا خوردن در مکان‌های ارزان همیشه نشان دهنده صمیمیت نیست و گاهی می تواند نشان دهنده احساسات فرد باشد، در این شرایط شما باید در تصمیم خود دقت بیشتری کنید.

موارد دیگری برای خسارات افراد وجود دارد که عبارتند از:

  • از رفت و آمد بیزار هستند.
  • وسایل قدیمی و کهنه دارند و معتقد هستند روزی به کار می آید.
  • هر وقت از درآمدش بپرسی هیچ پاسخی نمی‌دهد.
  • در رستوران چیزی نمی خورد مگر اینکه مهمان کسی باشد.

مقابله با همسر خسیس

اگر با فرد خسیس ازدواج کنید باید بدانید که به تنهایی نمی توانید احساسات همسرتان را از بین ببرید و فقط می توانید تلاش کنید که مدارا و سازش داشته باشید.

  • ایجاد منبع مالی برای خودتان

اگر فردی، همسر خسیس داشته باشد باید به دنبال منبع مالی باشد یعنی از توانایی‌های خود استفاده کند تا کسب درآمد کند، زیرا نمی تواند برای خرج های خود از همسرش پول بگیرد.

  • هیچ گاه از همسر خود در جمع شکایت نکنید.

به خاطر داشته باشید که هیچ کس نمی تواند کمکی به شما کند و بیان این موضوع در جمع می‌تواند باعث ناخوشایندی شود و همسرتان را خشمگین کند.

منبع : همسر خسیس را بشناسید و چگونه با او رفتار کنیم

بازدید : 513
جمعه 15 اسفند 1399 زمان : 21:53

بسیاری از زوجین در هنگام ازدواج در مورد معیارها و نکات خواستگاری سوالات زیادی دارند که نمی توانند پاسخ مناسبی برای آن ها فراهم کنند، این مقاله به معیارهای ازدواج و نکات خواستگاری پرداخته شده است.

بعد از اینکه معیارهای خود را انتخاب کردید ممکن است با این سوال مواجه شوید که چگونه می توان قبل از ازدواج به خصوصیات اخلاقی و روحی روانی همسر پی‌برد؟ آیا می‌توان با رعایت اصول شرعی شخصی را شناخت؟

یکی از اصول مهم در امر ازدواج احترام به جنس مخالف است. توصیه ما به پسران این است که قبل از ازدواج دقت داشته باشند شخصی که برای ازدواج انتخاب می کنند آیا از لحاظ اجتماعی، اقتصادی و آداب و معاشرت با عقاید شما همخوانی دارد یا ندارد.

اگر فردی که در نظر دارید از نظر اجتماعی، اقتصادی با معیارهای شما همخوانی داشت می توانید تحقیقات خود را آغاز کنید و اطلاعاتی جزئی در مورد او و خانواده پیدا کنید و خانواده خود را با خانواده‌ طرف مقابل مقایسه کنید.

اگر در یک رده و ردیف بودید و خانواده شما از نظرهای مختلف باهم تفاوتی نداشت می توانید به خواستگاری بروید.

معمولاً دختر خانم ها اطلاعات کلی در مورد خواستگارشان پیدا می کنند مثلاً در مورد وضعیت اقتصادی، اجتماعی، شغلی و تحصیلی و اگر با آن ها همخوانی داشت اجازه می دهند خواستگار به خانه آن ها بیاید.

این کار باعث می شود که پیش از این که زوجین به یکدیگر احساس پیدا کنند ملاک های مختلف را بسنجند. در هنگام سنجش این ملاک ها منطقی باشید، به یاد داشته باشید که آدم کامل وجود ندارد اما این بدین معنی نیست که باید ملاک های خود را فراموش کنید.

تاریخچه خواستگاری

تاریخچه خواستگاری بسیار قدیمی بوده و به قبل از میلاد مسیح برمی گردد. این روند در طول تاریخ نیز از سوی مردان انجام می شد یعنی مرد به خواستگاری زن می رود، علت این امر این می باشد که زن و مرد تفاوت‌های روان شناختی با یکدیگر دارند.

در برخی از کشورها خواستگاری زنان از مردان نیز دیده می شود و جا افتاده است اما در کشورهای سنتی مانند ایران خواستگاری به وسیله مرد از زن انجام می شود.

نقش ظاهر در هنگام خواستگاری

زمانی که به خواستگاری می روید و یا برای شما خواستگار می آید باید از لحاظ ظاهری مرتب باشید. لباس های تمیز بر تن داشته باشید و پوششی شیک و مناسب داشته باشید زیرا اولین دیدار به یاد هر دو طرف می ماند.

برخی از افراد با لباس های نامناسب در جلسات خواستگاری حضور پیدا می‌کنند و تصورشان این است که باید مرا همان گونه که هستم بپذیرند در تمام طول خواستگاری باید متانت و وقار از طرف هر دو خانواده مراعات شود زیرا رفتارهای نامناسب ذهنیت بدی را به جا می گذارد.

هنگام صحبت کردن فرد، سر و پا گوش باشید، با دقت به حرف های او گوش کنید و مطالب را به خاطر بسپارید. زمانی که خود صحبت می کنید سنجیده حرف بزنید بعد از اینکه از گذشته و حال طرف مقابل مطلع شدید می توانید اعتقادات او را مورد ارزیابی قرار بدهید.

نقش ظاهر در هنگام خواستگاری

نقش صداقت در جلسات خواستگاری

در جلسه اول بنا را روی صداقت بگذارید و هر آنچه را که می‌گویید از سر صداقت و صفا باشد.

برای اولین سوال بهتر است از طرف مقابل بخواهید که خود را کامل برای شما معرفی کند و خلاصه ای از گذشته و زندگی اش برای شما بگوید و بعد شما هم خود را معرفی کنید و خلاصه‌ای از گذشته خود بگویید.

منظور از ما از معرفی این است که نام و نام خانوادگی، شغل، سن، شغل پدر و مادر، میزان تحصیلات و میزان اشتغال هر یک از اعضای خانواده را بگویید.

اینکه شما در چه خانواده ای و در چه شرایطی بزرگ شده اید را بیان کنید. وقتی هر دو طرف صحبت می کنید باید سر و پا گوش باشید و مطالب را به خاطر بسپارید بعد از این می توانید از اعتقادات او سوال کنید مثلاً نظر شما در مورد مذهب چیست؟

مذهب تا چه اندازه روی زندگی شما تاثیر گذار است؟ آیا به واجبات عمل می‌کنید؟

در کشورهایی مانند ایران که پایبندی بالایی به سنت ها دارند باید در مورد سنت ها و آداب رسوم خانوادگی نیز سوالات زیادی بپرسید.

و بعد خانواده خود را با خانواده خواستگار خود مقایسه کنید.

سوالات خواستگاری

خانم ها در جلسه خواستگاری باید این سوال را از خواستگار شان بپرسند که به نظر شما زن و همسر ایده آل چه ویژگی هایی دارد و بعد ویژگی های گفته شده را با خود مقایسه کنید، اگر ناهمخوانی داشت بگویید ما با یکدیگر همخوانی نداریم و ساختمان روانی ما کاملا بیگانه است.

همچنین خانم‌ها باید بپرسند که نظر شما در مورد پوشش خانم ها در جامعه چیست؟ چگونه باید با مردم رفت و آمد داشته باشد؟ یا نظرتان در مورد شاغل بودن زن چیست؟

اگر خانم شاغل باشد و به شغلش علاقه مند باشد یعنی کار کردن برای او اهمیت داشته باشد ولی بفهمد خواستگارش نظر مثبتی به شاغل بودن همسر ندارد باید روی این موضوع تاکید شدید کند و حتی اگر لازم شد آن را شرط ضمن عقد قرار دهد، اگر خواستگار او این مورد را نپذیرد بهتر است که به مشاور مراجعه کنند.

به یاد داشته باشید که بسیاری از افراد در ابتدا تصور می کنند که می توانند همسر خود را تغییر دهند و او را باب میل خود سازند اما این تصور بسیار مخرب و اشتباه می باشد.

هیچکس نمی تواند دیگری را تغییر دهد یا او را مجبور کند که از علایق خود دست بکشد، بنابراین توصیه می شود فردی را پیدا کنید که باورهای شما را پذیرفته باشد.

لیستی از ملاک های خود تهیه کرده و ملاک هایی که خواستگارتان دارد را با آن مقایسه کنید.

مسائل مالی و اقتصادی

از طرف دیگر آقایان باید امکانات مالی خود را توضیح دهند، اگر توان مالی آن ها در حدی نیست که بتوانید زندگی مرفهی را در ابتدا برقرار کنند باید آن را توضیح دهید. همچنین باید مشخص شود که چه مقدار پول پس انداز دارد و همچنین از دختر خانم بپرسد چه مقدار هزینه ای را برای رفاه مناسب می بیند؟ اگر خواسته او با درآمد شما همخوانی نداشت باید آن را ذکر کنید به او قول بیخود ندهید.

همیشه از همان ابتدا صداقت داشته باشید، دروغ و تظاهر همیشه نتایج مخرب و بدی را به دنبال دارد بنابراین صداقت را فراموش نکنید.

بنابراین، اگر شما از لحاظ مالی در وضعیتی نبودید که به تمام خواسته های دختر پاسخ دهید به او وعده وعید ندهید.

هردو طرف باید برای بهتر شدن زندگی تلاش کنند و قول های نابجا به یکدیگر ندهند، علاوه بر نگرش دختر و پسر باید به نگرش خانواده ها هم توجه کرد و خانواده‌ ها را با هم مقایسه کرد.

نکته مهم این است که دختر و پسر از یک ردیف اقتصادی با یکدیگر ازدواج کنند و تضاد طبقاتی اصلا صلاح نیست.

ارزش های خانوادگی

یکی از مهم ترین مسائلی که در جلسات خواستگاری باید به آن پرداخته شود، ارزش های خانوادگی است یعنی باید فهمید چه چیزهایی در مقابل فرد با ارزش است.

در برخی خانواده‌ها تحصیل دارای ارزش و جایگاه مهمی است و خانواده برای تحصیلات فرد ارزش زیادی قائل هستند اما ممکن است در خانواده مقابل هیچ ارزشی نداشته باشد.

حتی ممکن است حجاب و رعایت کردن آن در خانواده ای مهم باشد و یکی از ارزش های مهم و حساس شمرده شود ولی در خانواده مقابل حجاب موضوعی کم رنگی باشد و یا اصلا جایگاهی نداشته باشد در عوض پول جایگاه مهم تری در زندگی آن ها داشته باشد، در این شرایط شما با یکدیگر همخوانی ندارید.

منبع : نکات مهم در جلسه خواستگاری

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 321
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 34
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 955
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1734
  • بازدید ماه : 5924
  • بازدید سال : 1666036
  • بازدید کلی : 5162311
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی